میله وسط اتوبوس رو گرفته بود و تاب می خورد. پنج ساله به نظر می یومد. چشماش برق می زد و لبخند به لب داشت. ذهن جستجوگرش اونقدر منو به خودش جذب کرده بود که قادر نبودم چشم ازش بردارم. تا اینکه صدای بلند راننده اتوبوس که با لحنی نسبتا تند ازش می خواست که بشینه یک لحظه متوقفش کرد. اما هیچ تمایلی به نشستن و قطع بازی هیجان انگیزش در اتوبوس در حال حرکت نداشت. تا اینکه آروم صداش کردم: ممکنه اتوبوس ترمز بگیره و سرت بخوره به جایی. به سمت من برگشت. لبخند زد ودرست کنارم نشست.
پرسیدم:
- اسمت چیه؟
- نازنین....
وشروع به بازی با گیره های کوچیک روی موهاش کرد....وشروع کرد به سوال کردن ازم: ما داریم میریم حرم، تو هم باما میای؟
- منم حرم پیاده می شم، بعد شما مستقیم میرین، منم میرم سمت چپ...
- توهم با ما بیا..
- منم با شما میام، یه کم با هم میریم، بعد شما مستقیم میرین منم میرم سمت چپ...
تمام راه رو نازنین با شیرین زبونیا و لبخندش ذهنم رو پر کرد، نمیدونستم این هدیه زیبا چطور به دنیام پا گذاشته بود، ما با هم پیاده شدیم.  نازنین دستم رو گرفت و با هم از جمعیت عبور کردیم، با لبخند رویاییش برام دست تکون داد و با مامان وخواهرش رفت بسمت حرم امام رضا علیه السلام....

آهای بچه های خوب مهربون زیر سقف آسمون،سلام
داستان امروز ما در مورد حسن آقا کوچیکه ست. حسن آقا کوچیکه سه سالشه، حسن آقا امروز قهرمان داستان ماست. اون قراره کلی کارای جالب بکنه و تمام کارهاش رو برامون بشمره.
اگه گفتین چند تا بچه ها؟
یکی؟ دوتا؟ نه بازم برو بالاتر
سه تا؟ چهارتا؟ بازم بیشتر
ده تا؟...... آفرین! حسن آقا می خواد ده تا کار جالب بکنه.

کی می دونه ده تا چند تاست؟

دست راستتو باز کن ببینم، وای....!!!!!
یک، دو، سه، چهار،پنج تا انگشت!!!!!
ولی هنوز کو تا ده تا بشه، حالا تو هم ای پسر(دختر) گل باقالی امروز اگه زرنگ باشی، مثل حسن، یکی یکی، می تونی تا ده بشمری. حسن آقا یه صبح زود، یه روز خوب از خواب بیدار شد. امروز همون روزی بود که اگه حسن، ده تا کار خوب می کرد، یه جایزه قشنگ می گرفت. اول از همه حسن رفت به طرف آشپزخونه، همون جایی که مامان حسن داشت صبحانه رو آماده می کرد. بعد حسن با صدای بلند به مامانش گفت: سلام!
آفرین به حسن! بچه ها یه دست به خاطر سلام قشنگ حسن براش بزنین! مامان حسن هم بهش سلام کرد و توی یه دفترچه کوچیک آبی برای حسن بزرگ نوشت: 1

حالا حسن یک امتیاز داشت.....
به نظرتون بعد از این چی کار باید بکنه؟ (گوینده اجازه می ده بچه ها حدس بزنن و حدسهای درست رو تشویق می کنه) حسن فکر کرد و فکر کرد و بعد به طرف شیر آب رفت و دست و صورتش رو با آب و صابون تمیز شست!
وای! .... چه حسن تمیزی!......
بچه ها به چشمای حسن نگاه کنید که برق می زنه! حسن خندید و به طرف صبحانه رفت. مامانش توی دفترچه آبی برای حسن بزرگ نوشت: 2

توی سفره صبحانه یه لیوان بزرگ شیر بود. لیوان بزرگ شیر، یه دسته قشنگ داشت، یه لیوان قرمز خوش رنگ
حسن آقا اولی شیرو تا قطره آخر خورد. بعدش دوتا خرما و بعد یک تخم مرغ. صبحانه اینقدر خوشمزه بود و اینقدر به حسن آقا چسبید که حسن، سرحال شدو قوی شد، مثل شیر.....
مامان حسن به خاطر اینکه حسن، همه شیررو خورده بود و بادقت و تمیز هم خورده بود توی دفترچه آبی بزرگ نوشت: 3
و به خاطر خرما و تخم مرغ هم نوشت: 4
حسن آقا به مامانش کمک کرد تا لیوان و بشقابهای صبحانه رو به آشپزخونه ببرند. مامان حسن خندید و توی دفترچه نوشت: 5

بچه ها می دونین حسن آقا تا حالا چند تا امتیاز داره؟؟

اگه می خواید بدونید حسن آقا چند تا امتیاز داره دست راستتونو باز کنید. حالا انگشتهاشو بشمرید:
(مربی یا خواننده قصه روی وایت بورد همزمان با باز کردن هرانگشت اعداد رو می نویسه)

5-4-3-2-1

حالا که حسن صبحانه خورده بود و مثل شیر سرحال بود تصمیم گرفت اول مسواک بزنه و بعد بره سراغ مداد رنگی هاش و یه نقاشی بزرگ و قشنگ بکشه. آره بچه ها درست حدس زدید حسن آقا با اینکه خیلی کوچولو بود اما بلد بود مسواک بزنه (خواننده داستان روی کلمه مسواک تاکید می کند) حسن یه مسواک قشنگ داشت به رنگ..... (رنگ مسواک فردی که داستان رو بازی می کنه)
بعد از اینکه حسن مسواک زد و دندوناش رو تمیز شست و تموم دندوناش سفید شدند و برق زدند، مامان حسن توی دفترچه آبی براش نوشت:6
حالا وقت نقاشی رسیده بود، حسن آقا کوچیکه که مثل یه دسته گل شده بود تصمیم گرفت یه باغ گل نقاشی کنه. حسن مدادهای رنگی رو آورد و با رنگهای سبز، قرمز، زرد، نارنجی و آبی کلی گهای رنگی نقاشی کرد. کنار تمام گلها، یه درخت کشید و بین گلها مامانش رو نقاشی کرد.
بعد یه خورشید توی آسمون نقاشی با رنگ زرد کشید. حسن دوست داشت که نقاشی رو به مادرش نشون بده، می خواست مادرش رو خوشحال کنه. مامان حسن با دیدن نقاشی خندید و برای حسن دست زد. بعد نقاشی حسن رو با چسب روی دریخچال چسبوند. بچه ها شما هم برای حسن دست بزنید. چون حس آقا نقاشی ش رو خیلی زیبا و پررنگ و با دقت رنگ زده. حالا مامان حسن برای اون توی دفترچه، بزرگ می نویسه: 7
حسن آقا که تا حالا هفت تا کار خوب انجام داده بود فکر کرد و فکر کرد و فکر کرد، بچه ها به نظرتون کار بعدی حسن چی می تونه باشه؟
شما هم فکر کنید، فکر، فکر، فکر.....
فهمیدم! (مربی با صدای بلند وهیجان میگه) این صدای حسن آقا بود که فهمیده بود گلدونها تشنه اند. حسن آقا کوچیکه به دنبال آب پاش رفت و اونو پراز آب کرد، بعد یکی یکی به تموم گلدونها آب داد. انگار گلدونها به حسن می خندیدند و از او بخاطر آب تشکر می کردند. تمام گلدونها خوشگل و تروتازه شده بودند. اون روز مامان حسن وقتی خواست به گلدونها آب بده، متوجه کار خوب حسن شد و توی دفترچه آبی برای حسن، بزرگ نوشت: 8
فقط 2 تا شماره دیگه مونده بود که حسن.....

آدمها و کامپیوترها (ویرایش آخر)

مطالب زیر تقدیم به آنهاست که می دانند کامپیوترها با منطق صریح و مستقیم و واضح کار می کنند. منطق بدون ابهام.... و تقدیم به آنها که از ظاهر ساده کلمات می گذرند تا به حقایق پنهان دست یابند:

Find and replace
به سادگی فشردن Ctrl +F   نقاط ضعف خود را بیابید و با آنچه دوست دارید باشید جایگزین کنید.

Update
انعطاف پذیر باشید. انعطاف پذیر باشید تا به حقیقت دست پیدا کنید. شرایط و داده ها (data  ) هرلحظه در حال نو شدنند. در صورت ندیده گرفتن داده های مورد نیاز، به نتیجه دلخواه نخواهیم رسید. هیچ کامپیوتری از پردازش دوباره و دوباره عصبانی نیست. (اگرچه کامپیوترهای فعلی توان عصبانی شدن ندارند، اما حقیقت بزرگتر، آن است که: انسان توان عصبانی نشدن دارد.)

help  
توان جسمی خود را به کار بگیرید و به دیگران بی توجه به اینکه نسبت به شما خوبی یا بدی می کنند کمک کنید تا روح خود را برهانید. کامپیوترها به کاربران خود، بدون توقع متقابل، کمک می کنند. اغلب اوقات با فشردن کلید F1

insert hyperlink
ارتباط خود را با سرچشمه زندگی خود، حفظ کنید. به بیان دیگر، زنده باشید. با یادآوری اینکه از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت در زندگی عملی خود، می توانیم زنده باشیم.....

veiw the web layout  
هرانسان متصل به جهان است و آثار عمل او بزرگتر از چیزی ست که در نگاهی کوتاه و تنگ، قابل مشاهده باشد. پس خود را از منظری دیگرببینیم. از بالاترین نقطه ممکن.....

change styles  
گاهی به نظر می رسد که همه راهها به بن بست منتهی می شود. ممکن است نیاز باشد روش خود را تغییر دهید. ممکن است نیاز باشدخلاقانه تر فکر کنید. حرکت از normal style   به strong   شاید همان باشد که خداوند برای شما خواسته است.

page width
کلمات در صفحات شما نمی گنجند؟ منظورم این است که آیا از حرفها و کلمات دیگران آزرده می شوید؟ راه حل آن در افزایش page width   یا افزایش وسعت قلب شماست. آنقدر بزرگ شوید که ذرات آن کلمات غیر قابل دیدن باشند.

insert the new window  
دیواری در مقابل شماست؟ دیواری که معلوم نیست چرا؟ شاید..... شاید محل ایجاد پنجره ای تازه است!

Navigation pane   & zoom
ابزار navigation   و zoom   باید فعال باشند تا هر شب حقیقت خود را مرور کنیم.

Breaks
یا نقطه ی به پایان رسیدن یک مرحله و آغاز مرحله ی بعد. شناخت چنین نقاطی در زندگی دارای اهمیت است. بعد از هر Break شاهد تفاوتهایی خواهیم بود که ممکن است نیازمند توجه خاص باشد.

Record macros
ضبط کردن ماکرو در نرم افزارهای Office به ما می آموزد که می توان تجربیات گذشته را پردازش کرد و از آنها آموخت. مراحل اشتباه را حذف کرد و روشی مفید برای برخورد با مسائل یافت. روشی که به سادگی و سرعت یک ماکرو عمل می کند.

Insert footnote
کتاب زندگی نیز به پاورقی نیاز دارد. footnote روشی برای راست گفتن، دقت و امانتدار بودن است.

Set as default
عقیده مند باشید، می دانیم که عقیده مند بودن به معنی دفاع بدون منطق از افکار و پیش فرضها نیست. مفهوم آن محکم بودن در حفظ حقیقتی ست که پس از جستجوی بسیار به آن دست یافته ایم.

open the research task pane
جاری و پذیرا باشید. حتی کودکان نیز می  توانند فرستاده خداوند برای آموزش به ما باشند. نشانه های بسیار هست. کلاغهای عصر قابیل شاید درعصر ما نیز باشند. داستان معروف سیب نیوتن را که شنیده اید؟

minimize

Minimizeها پنجره های بلاتکلیفند. مهم است که بدانیم چه چیزهایی اهمیت بیشتر دارند. مهم است که بدانیم "مهم" در زندگی چیست؟ minimize های طولانی مدت ممکن است مسائل حل نشده ای باشند که به توجه ما نیاز دارند.

Thesaurus

پیشنهادات مختلف thesaurus فقط یک جور راهنماست. تصمیم نهایی با شماست.

Mark as final

در مورد کاربرد این گزینه در زندگی قبل از مرگ مطمئن نیستم. نهایی شدن و نهایی ساختن برای انسان به معنی استفاده حداکثری از فرصتهاست. و تا زندگی باقیست فرصتها نیز باقی اند. شاید اینطور بتوان گفت: اگر هنوز زنده اید، فرصت دیدن آن صبح تازه را خداوند به شما عطا کرده است. هنوز نهایی نشده اید. هنوز وقت هست،خورشید شما ممکن است همین لحظه طلوع کند.....

به شما داده شده تا ببخشید.Share now

set as default
عقیده مند باشید، می دانیم که عقیده مند بودن به معنی دفاع بدون منطق از افکار و پیش فرضها نیست. مفهوم آن محکم بودن در حفظ حقیقتی ست که پس از جستجوی بسیار به آن دست یافته ایم.

open the research task pane
جاری و پذیرا باشید. حتی کودکان نیز می  توانند فرستاده خداوند برای آموزش به ما باشند. نشانه های بسیار هست. کلاغهای عصر قابیل شاید درعصر ما نیز باشند. داستان معروف سیب نیوتن را که شنیده اید؟

لطفا از بخش اول مطالعه کنید: (آدمها و کامپیوترها 1)

Navigation pane & zoom
ابزار navigation و zoom باید فعال باشند تا هر شب حقیقت خود را مرور کنیم.

Breaks
یا نقطه ی به پایان رسیدن یک مرحله و آغاز مرحله ی بعد. شناخت چنین نقاطی در زندگی دارای اهمیت است. بعد از هر Break شاهد تفاوتهایی خواهیم بود که ممکن است نیازمند توجه خاص باشد.

Record macros
ضبط کردن ماکرو در نرم افزارهای Office به ما می آموزد که می توان تجربیات گذشته را پردازش کرد و از آنها آموخت. مراحل اشتباه را حذف کرد و روشی مفید برای برخورد با مسائل یافت. روشی که به سادگی و سرعت یک ماکرو عمل می کند.

Insert footnote
کتاب زندگی نیز به پاورقی نیاز دارد. footnote روشی برای راست گفتن، دقت و امانتدار بودن است.

veiw the web layout
هرانسان متصل به جهان است و آثار عمل او بزرگتر از چیزی ست که در نگاهی کوتاه و تنگ، قابل مشاهده باشد. پس خود را از منظری دیگرببینیم. از بالاترین نقطه ممکن.....

change styles
گاهی به نظر می رسد که همه راهها به بن بست منتهی می شود. ممکن است نیاز باشد روش خود را تغییر دهید. ممکن است نیاز باشدخلاقانه تر فکر کنید. حرکت از normal style به strong شاید همان باشد که خداوند برای شما خواسته است.

page width
کلمات در صفحات شما نمی گنجند؟ منظورم این است که آیا از حرفها و کلمات دیگران آزرده می شوید؟ راه حل آن در افزایش page width یا افزایش وسعت قلب شماست. آنقدر بزرگ شوید که ذرات آن کلمات غیر قابل دیدن باشند.

insert the new window
دیواری در مقابل شماست؟ دیواری که معلوم نیست چرا؟ شاید..... شاید محل ایجاد پنجره ای تازه است!

Find and replace:
به سادگی فشردن Ctrl +F نقاط ضعف خود را بیابید و با آنچه دوست دارید باشید جایگزین کنید.

Update:
انعطاف پذیر باشید. انعطاف پذیر باشید تا به حقیقت دست پیدا کنید. شرایط و داده ها (data) هرلحظه در حال نو شدنند. در صورت ندیده گرفتن داده های مورد نیاز، به نتیجه دلخواه نخواهیم رسید. هیچ کامپیوتری از پردازش دوباره و دوباره عصبانی نیست. (اگرچه کامپیوترهای فعلی توان عصبانی شدن ندارند، اما حقیقت بزرگتر، آن است که: انسان توان عصبانی نشدن دارد.)

help:
توان جسمی خود را به کار بگیرید و به دیگران بی توجه به اینکه نسبت به شما خوبی یا بدی می کنند کمک کنید تا روح خود را برهانید. کامپیوترها به کاربران خود، بدون توقع متقابل، کمک می کنند. اغلب اوقات با فشردن کلید F1

insert hyperlink:
ارتباط خود را با سرچشمه زندگی خود، حفظ کنید. به بیان دیگر، زنده باشید. با یادآوری اینکه از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت در زندگی عملی خود، می توانیم زنده باشیم.....

برای آنکه در تاریکی فقط خرطوم دراز فیل را لمس می کند باورش سخت است که چنین چیزی فقط عضو کوچکی از موجود عظیم الجثه ای است که قسمت بزرگ این موجود فقط به خاطر زاویه دید کوچک، از نظر پنهان شده است. خرگوشهای کوچکی که لابه لای گیاهان می جهند مستعد هراس از صداهای مختلفند. به این خاطر که افق دید کوتاه به آنها اجازه تصور روباهی در همین نزدیکی را می دهد که ممکن است حقیقت نداشته باشد. اما عقابان، سواربر بال بادها، چمنزاران را با تمام وسعت و به وضوح می نگرند. عقابان ترسی از موجودات خیالی پنهان در پشت بوته ها و بادهایی که شاخه ها را به حرکت واداشته است ندارند. زیرا آنچه برای موجودات سطح زمین نا آشناست با چشمان تیزبین و از بالا می بینند. عقابان متفاوت می نگرند و این تفاوت نگاه به معنی تفاوت زندگی هاست. اتفاقاتی که در زندگی ما می افتد نیز در زوایای مختلف حقایقی را بیان می کند که برای درک کامل موضوع، نیاز به بررسی همه جانبه است. و آدمیان برای فاصله گرفتن از سطح و مشاهده زوایای پنهان نیاز به شجاعتی دارند که از ویژگی های انسانی ست. برای بال گشودن چون عقاب و باور اینکه طوفانها قادرند بالهای گشوده را برخود سوار کنند و به ارتفاعات بالاتر ببرند به ایمان نیاز است. به بیان ساده تر، ایمان به آفرینشگری می انجامد.

پرنده آسمونیه
بال و پرشو باز می کنه
یه دنیای بهاری رو
تو دلم آغاز می کنه 

وای نیگا کن، ببینش
پرنده  پرواز می کنه
به سمت خورشید می ره
آسمونو ناز می کنه

 همه یه خورشید دارن
خورشید ما امام رضاست
امام رضا تو دل ماست
اوج محبت خداست

-------------------------------------------------------------------------------

شعر بالا، سروده ایست برای کودکان، که می تواند همراه با باز کردن دستها (حرکت بال زدن پرندگان)، قراردادن دو دست روی قلب، اشاره به خورشید و سایر حرکات مناسب دکلمه آموزش داده شود.

- خانوم شما چی کار می کنین که اینقدر به ما خوش می گذره؟
این جمله امیرعلی پنج ساله، دانش آموز پرشروشور گروه آموزشی ابتکار است.
ما خوشحالیم، خوشحالیم که فرصتی در اختیار داریم تا در قلب کودکان باشیم.
امیدوار هستیم که کودکان ما و همه کودکان ایران و جهان بتونند دوستی رو یاد بگیرند و لذت در کنار هم بودن رو تجربه کنند.....
و برای تحقق این موضوع سعی کردیم سخنران نباشیم. بچه های ما در بازی هایی که توسط اساتید گروه آموزشی و برای افزایش خلاقیت و روحیه جمعی طرح می شود، زندگی را می آموزند.